کار و کارآفرینی / شناسه خبر: 70699 / تاریخ انتشار : 1395/10/8 17:13
|
گفت و گو با بانوی کارآفرین؛

کارآفرینی در سایه زحمت محقق می شود

او نشان داده که با دست های خالی، امید، اعتماد به نفس، تلاش و زحمت می شود کارآفرین شد .

تامین نیوز / گفت و گو با بانوی کارآفرین:

عزیز آذرخرداد: گمان بیشتر مردم  آن است که کارآفرینی تنها به واسطه داشتن سرمایه ممکن می گردد اما بانو کلاهی خلاف این موضوع را به اثبات رسانده است . او نشان داده که با دست های خالی و تنها به امید و اعتماد به نفس و در سایه تلاش و زحمت هم می شود کارآفرین شد . شنیدن و خواندن فراز و فرود زندگی شغلی سهیلا ابوالحسن چوبدار که هم صنفانش او را بنام خانم کلاهی می شناسند برای هر انسانی لذت بخش است . این اسطوره کار و تلاش کسی است که کارش را با یک چرخ خیاطی شروع می کند و در سایه همت بلندش اکنون به تولید کننده برتر پوشاک نظامی تبدیل شده است . داستان این بانوی کار آفرین پیش روی شماست . 
سهیلا ابوالحسن چوبدار ( کلاهی ) از اهالی شهرستان اردبیل است . او در خانواده ای آشنا به امور بازرگانی بدنیا آمد . پدر بزرگش در کار خرید و فروش دام  بود و آن زمان به کشور روسیه گوسفند صادر می کرد . " پدرم تعریف می کرد گاهی تعداد گوسفندان  به حدی زیاد بود که وقتی از اردبیل راه می افتادند صف گله تا لب مرز ادامه داشت " 
پدربانو کلاهی در کار تجارت پارچه و واردات پوستین برای ساخت کلاه  از شوروی آن روز بودو به همین مناسبت هم به حاج آقا کلاهی معروف می شود و این لقب همواره با اعضای خانواده می ماند و فقط در مکان های رسمی مانند مدرسه و دانشگاه از نام خانوادگی چوبدار استفاده می کنند . 
بانوکلاهی یکی از رموز موفقیتش را حضور در خانواده ای تجارت پیشه می داند . معتقد است "هیچ کس کارآفرین نمی شود.  مگر در درون خود سرشت آن را داشته باشد و بعد اگر علم هم به آن اضافه شود  سرمایه ای گرانبها و با ارزش برای شما خواهد شد که با هیچ چیز دیگر قابل مقایسه نیست . "
وی یکی از نکات تربیتی پدر را چراغ راه آینده خود می داند :" پدرم همیشه تأکید داشت که در کنار درس خواندن حتما حرفه و فنی را بیاموزم و همیشه می گفت کسی که هنری داشته باشد و کاری بلد باشد هرگز بدون کار نمانده و محتاج نمی شود " .  
از مادرش به عنوان کدبانوی همه فن حریف یاد می کند . "او مسلط به تمام هنرهای خانه داری و هنر خیاطی ،گلدوزی، آشپزی بود . مادرم اهل کار بود گاهی با ته پارچه هایی که از یک توپ پارچه باقی می ماند برای ما لباس های عالی  می دوخت .".
حرفه و مدیریت پدر و هنر و کدبانوگری مادر باعث شد تا سهیلا خانم به سمتی برود که در 9 سالگی اولین لباس را برای خودش ببافد و بپوشد . " کودکی من نه به شیطنت که بیشتر در کنار مادر و یادگیری هنرها و کارهای دستی و تحصیل گذشت ." 
آنها 5 خواهر و 3 برادر بودند،  روش تربیتی پدر او را به سمت کار و تلاش سوق می داد " از یک سنی به بالا پدرم پول توجیبی را منوط به گرفتن نمره 20 کرده بود و ما می دانستیم که اگر پول بیشتر می خواهیم باید بیشتر تلاش و کوشش کنیم . به این طریق عزت نفس ما هم بالا می رفت . "
بسیاری از مفاهیم اقتصادی و مالی مانند پس انداز، درآمد و جمع سرمایه را از پدر آموخت .گرفتن دیپلم  و دریافت رتبه اول مصادف می شود با وقوع انقلاب اسلامی و تعطیلی دانشگاهها . اما او علاقمند به مطالعه می شود و زمان بسیاری را صرف مطالعه کتاب می کند . 
مدتی بعد با همسرش که دانشجوی مکانیک است ازدواج کرده و به تبریز نقل مکان می کند . قبولی برادردر رشته پزشکی دانشگاه تهران و ازدواج خواهران  و نقل مکان آنها به تهران باعث  نقل مکان پدر و مادر او به تهران 
می شود و او در تبریز برای پرکردن اوقات فراغت خود به کار بافتنی رو می آورد ." خواهرم مشتریانی را در میدان محسنی ( میرداماد ) تهران و سایر جاها برایم پیدا می کرد و من تولیدات بافتنی ام را برایشان می فرستادم. تنوع کار باعث رونق کارم شد و به تدریج سفارش روتختی، رومبلی و سرویس خواب می گرفتم و به مغازه داران 
می فروختم " .
با بازگشایی دانشگاهها و مدارس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دوخت لباس فرم مدارس دخترانه که عبارت از مانتو، شلوار و مقنعه بود را شروع می کند و با اعتماد بنفس از هنری که به پشتوانه آموخته های مادر دارد کارش را توسعه می دهد . با توجه به موشک باران شهرهای بزرگ به زادگاه همسرش در آذرشهر می رود و با اجاره منزلی بزرگ بخشی از آن را به کارگاه خیاطی تبدیل می کند.  بعد از مدتی چند چرخ خیاطی دیگر به این کارگاه اضافه می کند و از دیگر خانم های اطرافش دعوت به همکاری می کند . " بعد ار سه چهار سال به تولید کننده ای قوی تبدیل شده بودم ". در سال 1370 با اعلام ساماندهی شدن مشاغل در شهرها با دریافت جواز کسب از سازمان فنی ،حرفه ای مدرک خیاطی می گیرد و اولین جواز کسبش رابا عنوان  سری دوزی پوشاک دریافت می کند .
حالا کارش گرفته بود تقریباً همه خانم های محل به نوعی در کارگاه او و یا در خانه خود برای او کار می کردند . " اتوکشی لباس ها و دوخت دکمه ها در منازل همسایه ها انجام می شد " . زمان جنگ بود و مشکلات فراوان نه ژوزنالی بود نه برشکاری و نه تعمیر کاری که چرخ های خیاطی را که گاهی خراب می شد تعمیر کند . " کارهای برشکاری را خودم انجام می دادم تمام سر انگشتانم از قیچی، آسیب دیده بود و بریده شده بود وقتی چرخ خیاطی خراب می شد در آذرشهر تعمیرکار نبود و به ناچار در تبریز یا تهران تعمیرکار پیدا می کردم" . 
بعد مسافت و سختی پیدا کردن تعمیر کار باعث می شود تا تعمیرکاری بنام آقا بهمن حاضر شود تا تعمیر چرخ خیاطی را به او آموزش بدهد و او که علاقه زیادی به یادگیری داشت از پس این کار هم بر می آید. حالا بیشتر تعمیرات ساده را خودش انجام می داد و شاید هر دوسال یکبار تعمیر کار برای سرویس کلی چرخ های خیاطی
به کارگاهش  می آمد . با اتمام تحصیلات همسرش دوری از خانواده و دلتنگی باعث می شود راهی تهران شود تا در تهران اقامت گزیند. در تهران مدتی از راه دور کارگاه را درآذرشهر تبریز اداره می کرد اما در نهایت با واگذاری کارگاه از آنجا دل می کند و با اعتماد به نفسی که پیدا کرده بود بار دیگر کار را از زیر زمین خانه
 پدری اش  در تهران آغاز می کند در همین زمان نامش برای سفر حج اعلام می شود وعازم سفر معنوی خانه خدا می گردد با دیدن کیفیت بد دوخت لباس احرام به فکر تولید لباس احرام می افتد و با همکاری چند نفر از خانم ها کار دوخت لباس احرام را شروع می کند " این کار برای ما با حرمت و احترام همراه بود به طوری که همه با وضو پشت چرخ می نشستند و خدا هم برکت عجیبی به کارمان داد". 
کار به سرعت رشد می کند بطوری که مجبور می شود در خیابان آزادی جایی بزرگتربگیرد و بعد از یکسال کار خود را از سری دوزی به نیمه صنعتی تبدیل می کند . " روزهایی بود که 48 ساعت می گذشت و من همچنان بیدار بودم و سرپا . وقتی قرار بود کاروانی عازم حج شود لباس ها باید 6 صبح بسته بندی شده تحویل داده می شد و تا ساعت 7 صبح که پرسنل می آمدند از شدت خستگی بیهوش می شدم ." 
با گسترده شدن کار یک سوله 500 متری می گیرد و تعداد چرخ ها را افزایش می دهد سعی می کرد از زنان سرپرست خانوار برای اشتغال بکار استفاده کند تا آنها هم بتوانند زندگیشان را اداره کنند .
 در همان زمان از طرف شهرداری پیشنهاد اجرای طرحی با عنوان " ایجاد مراکز مهارت آموزی " را می پذیرد و اولین مرکز مهارت آموزی را در خیابان ستارخان تهران و بازارچه سنتی آن ایجاد می کند . " این طرح موفقیت های زیادی را نصیبم کرد البته این یک کار عام المنفعه بود و هیچ سودی عاید من نمی کرد " همزمان با این کار دو کارگاه دیگر خیاطی را در کرج راه اندازی و از طریق دوربین های مدار بسته بر فعالیت آنها نظارت می کند  .حالا او حدود 100 نفر پرسنل بیمه ای داشت که در کنار هم با رضایتمندی کار می کردند . 
روزی آگهی مناقصه دوخت اورکت فرم برای پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توجهش را به خود جلب کرد . دوخت 17 هزار دست  اورکت ! اگر او می توانست در مناقصه برنده شود به آرزوهایش می رسید. " با اعتقاد به خود و پرسنلم در مناقصه شرکت کردم و جزو شرکت هایی قرار گرفتم که باید مورد ارزیابی قرار می گرفتم"
 سر موعد مقرر مأموران ارزیابی می آیند و درنهایت با تأیید کار، او در مناقصه پیروز میدان می شود . " این یک پیروزی بزرگ محسوب می شد، این که یک زن در مناقصه برنده شده بود از نظر خیلی ها اشکال داشت . ایرادهای زیادی گرفته می شد. سنگ اندازی زیادی از سوی شرکت هایی که قبلاً متولی این کار بودند انجام می شداما من 
می خواستم نشان دهم که در شایستگی چیزی از رقبا کم ندارم ".
او در نهایت  17 هزار دست اورکت تولید کرد و اتفاقاً از سازمان سفارش دهنده لوح تقدیر هم گرفت . این پیروزی باعث شد تا بفکر دوخت و دوز لباس های نظامی بیافتد. او همیشه آرزو داشت کیفیت لباس های نظامیان ایران مانند سایر کشور ها باشد. با فرماندهی آماد و پشتیبانی نیروهای مسلح وارد مذاکره می شود و عزم این  فرماندهی در ارتقای کیفیت پوشاک نیروهای مسلح منجر به ایجاد و شکل گیری اولین کارخانه تولید پوشاک نظامی به صورت کاملاً صنعتی  توسط خانم کلاهی می شود . 
" برای این کار زحمت کشیدم ، مطالعه وتحقیق کردم،لباس های نظامی سایر کشورها را بررسی و آسیب شناسی کردم  و در همایش آسیب شناسی زنجیره تأمین پوشاک نیروهای مسلح مقاله ای ارائه دادم که از بین 600 مقاله عنوان مقاله برتر را بخود اختصاص داد ". 
در نهایت ماشین آلات با تکنولوژی روز دنیا  را خریداری کرد و شخصاً بر تمام مراحل تجهیز و راه اندازی کارخانه نظارت تام داشت تا در نهایت این کارخانه صنعتی تولید پوشاک کارش را شروع کرد . مدتی بعد با تعدادی از شرکایش به کشور چین سفر کرد و از کارخانه های بزرگ تولید لباس دیدار نمود . " از یک کارخانه بزرگ که 800 نفر داخل یک سوله کار می کردند و روزانه 10 هزار دست کت وشلوار می دوختند دیدن کردم. هیجان زده شده بودم دائم این فکر در ذهنم می چرخید که ما هم می توانیم و باید بتوانیم ".
شرکایش روی خوشی به این پیشنهاد نشان ندادند و معتقد بودند اصولا چنین چیزی نشدنی است ولی حالا سازمان هایی مانند هلال احمر ، ایران خودرو و تعدادی دیگر از شرکت های بزرگ خواهان دوخت لباسهای فرم خود توسط او بودند . و این موضوع به توسعه شرکت کمک بزرگی می کرد . اما روزگار همیشه به یک رویه پیش نمی رود  درحالی که شرکتش در اوج کارو تلاش بود او بدلیل اختلافی که با شرکایش پیدا می کند ناگزیر شد آنجا را که ثمره تمام تلاش ها و آرزوهایش بود رها کند و بار دیگر کارش را از نقطه صفر آغاز کند . 
" آن شرکت را در اوج کار ترک کردم و در اواخر سال 1389 شرکت ایلیا کوثر پارس رادر شهرک صنعتی  بهارستان نرسیده به شهر هشتگرد بشکل مستقل پایه گذاری کردم " .
با روحیه و تجربه ای که بدست آورده بود شرکت جدید را در عرض 40 روز تجهیز و به مرحله تولید رساند به تدریج کارخانه اش تبدیل به مجتمع تولیدی شد و حالا کلاه ،کیف،کوله پشتی و سایر ملزومات انفرادی را هم تولید می کرد . " در حال حاضر عمده محصولات ما تولید پوشاک نظامی ، جلیقه ، اورکت ، لباس های  سرهمی خلبانان ، مانتو شلوار ، پیراهن مردانه و... است " . 
او سقف کار خود را بی انتها می داند و می گوید : " درآینده نزدیک قصد راه اندازی دانشگاه علمی کاربردی و ایجاد شهرک نساجی را در برنامه کاری خود دارم . من در تمام این سال ها سعی کردم پیشگام باشم و منتظر نیاز بازار نباشم بلکه خودم نیاز سنجی کرده و به مشتری بگویم چه چیزی مورد نیاز شماست .قطعاً حافظه نیروهای مسلح مرا از یاد نخواهد برد " .
بانو کلاهی خصوصیات اخلاقی خاصی دارد، او هرگز برای جذب نیرو آگهی نداده زیرا اعتقاد دارد که نیروهایش را خودش انتخاب می کند و خودش آموزش می دهد تا با خط مشی او وشرکتش آشنا شوند .
 " کارآفرین به این معناست که شما خودتان نیروهای بی تجربه را به کار بگیرید تربیت کنید و بجایی برسانید . " 
او از بی توجهی مسئولان به موضوع مد و لباس گلایه می کند می گوید : " متأسفانه ما هنوز در کشور سایز ملی تعریف شده نداریم و همین موضوع باعث شده هموطنان ما لباسهایی را بپوشند که به قامت آنها درست نمی نشیند " معتقد است کشورهایی مانند چین به این موضوع پی برده اند و دارند سایز استانی هم برای ما تعریف می کنند تا بر اساس آن برای استانهای مختلف ایران متناسب با این سایز ها پوشاک تولید کنند . 
با نو کلاهی افتخارات زیادی بدست آورده است . سال 1389 بعنوان اولین زن کارآفرین  ملی انتخاب می شود .  او همچنین در کارنامه کاری خود از سوی کمیته امداد امام خمینی به عنوان " یاور نمونه " انتخاب شده است و لوح تقدیر دریافت نموده . او لذت بخش ترین عنوان اعطایی بخود را زمانی می داند که به عنوان " بانوی نمونه روز مادر " از جشنواره زن سرافراز ایران انتخاب شده است . " خدا را سپاسگزارم که این توان را به من داد که هم زمان با اداره کارخانه و مسئولیت های اجتماعی زندگی خانوادگی ام را هم پیش بردم و فرزندانی بزرگ کردم که به تمام معنا موفق هستند " وجود فرزندانش احسان  مهندس صنایع  و نسیم که حالا پزشک شده است به او انگیزه می دهد و معتقد است با وجود آنهاست که آینده ای روشن را پیش بینی می کند .
 " شکر خدا که هرچه طلب کردم از خدا          بر منتهای طلب خود کامران شدم " 
می گوید : " دوست دارم به کسانی که سرگذشت من را می خوانند بگویم الان با بخش پیمانکاری بیشتر از 1000 نفر با من کار می کنند در اشتهارد شهریار و اصطهبان استان فارس شعبه های جدیدی افتتاح کرده ام اما یک روز من به تنهایی پشت چرخ خیاطی خانه ام می نشستم و کار می کردم اما در تفکراتم همواره پیشرفت و موفقیت در آینده را مد نظر داشتم . می خواهم بگویم فرصت های شما برای موفقیت بسیار است اگر شما درون خود را صاف کرده و پرورش داده باشید موفق می شوید. اما لازمه کسب موفقیت ، پشتکار و مداومت است .به حس خود احترام بگذارید و خودتان را دست کم نگیرید .به خدا توکل کنید و کارتان را شروع کنید ، اگرهدفتان معلوم باشد آنگاه جای پای خدا را در زندگیتان خواهید دید ".
بانو کلاهی در حوزه کار و کار آفرینی نظرات خاصی دارد .او از فرهنگ سازی ،به روز رسانی صنعت و آموزش ،توجه به اصل بهره وری و تغییر قانون خرید زمان به قانون خریدخدمت به عنوان راهکارهای موفقیت در کار و اشتغال کارفرمایان یاد می کند . او معتقد است  قانون خرید زمان باعث شده تا کارگران ما انگیزه لازم را نداشته باشند و در نتیجه بهره وری در کشور ما پایین بیاید. معتقد است تغییر قانون خرید زمان به قانون خرید خدمت باعث تحول در اشتغال جامعه خواهد شد . اینکه  مبنای کار نیروی انسانی حضور فیزیکی باشد همان قانون خرید زمان است حال آنکه اگر قانون خرید خدمت جاری شود مبنای کار میزان تولید شخص می شود در چنین شرایطی است که بهره وری افزایش می یابد . 
بانو کلاهی عامل دیگررا به روز نبودن تحصیلات دانشگاهی متناسب با پیشرفت های صنعتی می داند .:" در حالی که ما نیازمند اپراتورهای چرخ های صنعتی درکشور هستیم در مبحث طراحی لباس در دانشگاهها هنوز با چرخ خیاطی کاچیران درس داده می شود که هیچ کارایی ندارد ".
او همچنین اعتقاد به آموزش ساختار محور دارد . بانوکلاهی برای درک موضوع مثالی را بیان می کند :" در بیمارستانهای دولتی  دانشجویان پزشکی بشکل ساختارمند آموزش می بینند یعنی دانشجویان ترم بالاتر به ترم پایین تر در فضای کاملاً واقعی آموزش می دهند و این الگویی است که باید در اشتغال کشور ازآن استفاده کرد. اگر ساختارها درست باشد هم نیروی باتجربه و حرفه ای آموزش می بیند و هم کارفرما با هیچ مشکلی مواجه نخواهد شد . "
بر اساس همین نگرش بانو کلاهی طی تفاهمنامه ای که با سازمان فنی و حرفه ای امضاء کرده در منطقه اشتهارد اولین شهرک آموزشی تولید پوشاک را تأسیس کرده و برای کارآموزان  که از مناطق دور و نزدیک  آمده اند خوابگاه – مهدکودک - رستوران و حتی اماکن فرهنگی و اجتماعی مانند سالن ورزشی و کتابخانه ایجاد نموده است . همین تجربه باعث شده تا او بفکر توسعه این شهرک ها در سایر استانهای کشوربیافتد و در ادامه همین کار
 شعبه ای در شهرستان اصطهبانات استان فارس را در دهه فجر سال 93 با گنجایش 100 هنر جو و کار آموز ایجاد و راه اندازی کرده است . 
- سازمان تأمین اجتماعی شریک سوم ماست 
بانو کلاهی که دارای پیشینه کار 25 ساله در طراحی و تولید انواع البسه و پوشاک و ملزومات انفرادی است ، عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ،صنایع،معادن و کشاورزی استان البرز هم هست او معتقداست : سازمانهایی مانند تأمین اجتماعی  و سایرنهادها و سازمانهای مرتبط با حوزه کار و اشتغال شریک  کارآفرینان هستند و باید در راستای همین نقش  یاری گر  جامعه کارفرمایی کشور باشند . 
او می گوید : مسئولان سازمان تأمین اجتماعی باید به آثار و تبعات تصمیمات و بخشنامه هایی که صادر می کنند واقف باشند زیرا این تصمیمات باید متناسب با وضعیت واقعی حاکم در کشور گرفته شود . به عنوان مثال؛ درحال حاضراقتصاد کشور در حالت رکود است پس این توقع که کارفرمایان در اسرع وقت باید بدهی های خود را به سازمانهای مختلف از جمله تأمین اجتماعی  پرداخت کنند ، نمی تواند متصمیمی منطقی و متناسب با واقعیات جامعه باشد ، بلکه این سازمانها باید همواره یار ،همراه  و کمک رسان مجموعه های تولیدی باشند تا وضعیت تولید کشور با هم افزایی رونق بگیرد.
این کارآفرین اجتماعی مهمترین سرمایه کارآفرینان را اعتماد مردم به آنها می داند و معتقد است با توجه به ظرفیت های کلان سازمان تأمین اجتماعی در حوزه های مختلف اجتماعی ، اقتصادی و اموزشی و فرهنگی، کارفرمایان انتظار دارند مسئولان این سازمان خود را جزئی از بدنه جامعه بدانند و به مشکلات و مسائل مبتلابه تولید کنندگان که در شرایط سخت نگذاشته اند چرخ تولید از حرکت بایستد واقف باشند . 
بانو کلاهی با اشاره به مشکلات موجود در کارگاههای تولید پوشاک به موضوع آزمایشات پیش از استخدام ( موضوع ماده 90 قانون تأمین اجتماعی ) اشاره می کند و می گوید : "یکی از مشکلات ما این است که شعب سازمان تأمین اجتماعی نتیجه آزمایشات پیش از استخدام بیمه شدگان را در اختیار کارفرما نمی گذارند و این درحالی است که در مشاغلی مانند دوزندگی یک فرد ممکن است کارهای بدنی مختلفی انجام دهد که شاید بدلیل بیماری انجام این امور صدماتی را به جسم کارگر وارد کند ،در این مورد اگر شعب تأمین اجتماعی به کارفرمایان اطلاع بدهند که کارگران جذب شده هرکدام دارای چه توانایی ها یا ضعف و نواقصی هستند کارفرما بهتر می تواند از نیروهایش بهره برداری کند . البته این کار در افزایش میزان بهره وری نیروی کار هم  نقش موثری دارد . ".
او معتقد است اگر سازمان تأمین اجتماعی بتواند با برگزاری دوره ها یا کارگاههای آموزشی ، بیمه شدگان و کارفرمایان  را با مزایا و معایب بیمه شدن و بیمه نشدن  و استفاده صحیح از بیمه تأمین اجتماعی آشنا سازد گام بزرگی در کاهش آسیب های اجتماعی برداشته است . زیرا در حال حاضر بسیاری از کارگران و بیمه شدگان بدلیل مشکلات اقتصادی ،اجتماعی تأمین نیازمندیهای دیگر را بر بیمه تأمین اجتماعی ترجیح می دهند. البته  توجیه این موضوع برعهده واحدهای فرهنگی و ارتباطی سازمان تأمین اجتماعی است . 
بانو کلاهی می گوید : " وضعیت نامناسب مالی نیروی کار باعث شده تا بسیاری از آنها تقاضاهای غیر معقول داشته باشند مثلاً بسیاری از آنها حاضرند بیمه نشوند ولی کارفرما پولی را که می خواهد بابت بیمه آنها به تأمین اجتماعی بدهد به خود آنها بدهد . یا درک ناصحیح از قوانین و مقررات تأمین اجتماعی باعث شده تا به فکر سوء استفاده از مزایای قانونی باشند مثلاً بعد از یک سال کار از کارفرما تقاضا می کنند اخراجشان کند تا بتوانند از مقرری بیمه بیکاری بهره مند شوند و در عوض با کار نیمه وقت در جای دیگری مبلغ بیشتری بابت حقوق دریافت کنند . 
او دلیل چنین نگرش هایی را عدم توسعه فرهنگ بیمه پردازی و ناآشنایی جامعه کارگری با مفاهیم و قوانین و مقررات تأمین اجتماعی می داند.
بانو کلاهی معتقد است:" سازمانهایی مانند تأمین اجتماعی باید برای کارفرمایان خوش حساب خود پرونده متفاوتی داشته باشند زیرا اگر قرار باشد نوع رفتار آنها با خوش حسابها مانند کسانی باشد که هیچ احترامی به قوانین نمی گذارند پس تفات در کجاست ؟"
او همچنین معتقد است در بسیاری از مواقع نوع اجرای برخی  قوانین ممکن است کارفرمایان را دچار ضرر و زیان کند در این موارد چه بهتر که سازمان تأمین اجتماعی تبعات اجرای بد بخشنامه خود را بپذیرد و به کارفرمایان و تولید کنندگان سخت نگیرد . او مثالی می زند و می گوید :  من در ابتدای سال 1390 شرکت ایلیاکوثر پارس را راه اندازی کردم و با توجه به تصویب ماده 80  من در نظر داشتم از این معافیت برای جذب نیرو از کاریابی ها استفاده کنم اما این قانون در نهایت در مردادماه آن سال ابلاغ شدکه من مجبور شده بودم تا آن موقع  140 نفر کارگر بگیرم .برای همین من نتوانستم از این مزیت بهره مند شوم.
بانو کلاهی معتقد است نتایج عملکرد و تصمیمات تمام سازمانها و نهادهای حوزه کار و اشتغال برکار تولید کنندگان تأثر مستقیم می گذارد به همین دلیل اگر دوست داریم تولید رونق بگیردراهکار فقط و فقط حمایت از تولید کنندگان ، کارآفرینان و کارفرمایان است ،یعنی نتیجه فعالیت تمام دستگاهها ی دولتی و نیمه خصوصی که کوچکترین ارتباطی با حوزه کار و تولید دارند باید در عمل به نفع گسترش و توسعه تولید و کارآفرینی باشد .
 
captcha
صدای مشاور
سهم تأمین‌اجتماعی در بیمه تکمیلی بازنشستگان ۱۲۰ درصد افزایش یافت

سهم تأمین‌اجتماعی در بیمه تکمیلی بازنشستگان ۱۲۰ درصد افزایش یافت

مدیرعامل سازمان تأمین‌اجتماعی از افزایش ۸۰ درصدی سقف تعهدات و افزایش ۱۲۰درصدی سهم این سازمان در بیمه تکمیلی بازنشستگان خبر داد.

پیشخوان روزنامه ها
معرفی کتاب
نظرسنجی
logo-samandehi

آمار سایت

بازدید امروز : 11

بازدید دیروز : 15

بازدید ماهانه : 166

افراد آنلاین : 0

آمار کل سایت : 1298942